پرسش

معنای « لا اکراه فی الدین »

معنا و تفسیر آیه « لا اکراه فی الدین» چیست؟

چکیده پاسخ
﴿لا إِكْراه فِی الدِّینِ﴾ دو احتمال دارد که براساس هردو، محتوای آیه تغییر نمی‌کند: 1) توصیف واقعیت موجود 2) نهی دستوری. در هر صورت از آنجا که دین از جنس اعتقاد است و اعتقاد و ایمان مربوط به دل است و ازاین‌رو، اكراه و اجبار در آن راه ندارد. بر این اساس نه اجبار و اکراهِ دین ممکن است و نه جایز می‌باشد اكراه صرفاً می‌تواند در محدودۀ رفتارها اثرگذار باشد نه در باورهای درونی. چه‌بسا با اجبار بتوان رفتار كسی را تغییر داد یا از انجام آن بازداشت، اما نمی‌توان باورهای درونی و ازجمله ایمان و اعتقاد فرد را دگرگون ساخت.
پاسخ کامل

معنای لا اکراه فی الدین از مسائل بنیادین در تفسیر قرآن و فهم دین است؛ به ویژه که از نظر برخی جریان‌های فکری جهان اسلام می‌توان از آیاتی چون آیات قتال با مشرکان جواز و حتی لزوم اجبار به تغییر عقیده و دین را برداشت کرد.

این جریان‌ها مدعی‌اند که اسلام برای كافران صرفاً دو راه نهاده است: مسلمان شدن یا شمشیر. آنان حكم مرتد و مجازات سنگین او به سبب تغییر عقیده را گونه‌ای از اجبار به عقیده پنداشته‌اند. در واقع، ادعاهای پرتكرار «گسترش اسلام با زور شمشیر» و «اسلام تحمیلی ایرانیان» ثمرۀ عینی این‌گونه برداشت‌هاست.

به‌علاوه، سوء‌استفاده و استناد ناجوانمردانۀ برخی گروه‌های تروریستی منتسب به مسلمانان از این آیات زمینۀ مساعدی برای رسانه‌های معاند اسلام فراهم آورده است تا در هجمه‌ای مزورانه، اسلام را به خشونت متهم سازند و اسلام‌هراسی را ترویج دهند.

 

تفسیر « لا إكراه فی الدّین »

از دیدگاه منتخب و براساس دیگر آیات در موضوع اكراه و شأن نزول‌های آنها و روایات مربوطه، مفاد آیۀ شریفه نفی دین اجباری و ممنوعیت اجبار افراد به تغییر دین و عقیده است، چه دین مجموعه‌ای از معارف است كه رفتار آدمی از آن برمی‌خیزد. دین از جنس اعتقاد است و اعتقاد و ایمان مربوط به دل است و ازاین‌رو، اكراه و اجبار در آن راه ندارد.

معنای « لا اکراه فی الدین »

اكراه صرفاً می‌تواند در محدودۀ رفتارها اثرگذار باشد نه در باورهای درونی. چه‌بسا با اجبار بتوان رفتار كسی را تغییر داد یا از انجام آن بازداشت، اما نمی‌توان باورهای درونی و ازجمله ایمان و اعتقاد فرد را دگرگون ساخت.

شكل‌گیری اعتقاد قلبی علل و عوامل خاص خود را دارد كه از نوع فهم و درک و از سنخ باور و اعتقاد است.

از سوی دیگر، عبارت ﴿لا إِكْراه فِی الدِّینِ﴾ دو احتمال دارد که براساس هردو، محتوای آیه تغییر نمی‌کند: 1) توصیف واقعیت موجود 2) نهی دستوری.

در احتمال نخست، ظاهر آیه خبر از واقعیتی موجود در تكوین می‌دهد و بیانگر اجبارناپذیری دین و بی‌اثر بودن اكراه در تغییر باورهاست. بنابراین، نتیجۀ آن حكمی دینی مبنی‌بر نفی اكراه در دین و مجاز نبودن اجبار به تغییر عقیده خواهد بود.

در احتمال دوم نیز آیه بیانگر دستوری در قالب خبر است، چنان‌که از ادامۀ آن این احتمال برمی‌آید: ﴿ لا اکراه فی الدین قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ﴾ لذا كسی حق ندارد دیگری را به پذیرش دین وادارد، زیرا مسیر هدایت و گمراهی به‌روشنی تبیین شده است. در این صورت نیز نهی یادشده متكی‌بر حقیقتی تكوینی است.

به هر رو، این آیه به‌روشنی نشان می‌دهد كه اجبار به پذیرش دین و عقیدۀ خاص نه ممكن است و نه مجاز و این خود دلیل قاطعی است که اسلام بر شمشیر و خون استوار نیست و به پیروانش اجازه نداده است تا دیگران را به‌اجبار به اسلام وادارند. [1]

 

شأن نزول « لا اکراه فی الدین »

به‌نظر می‌رسد باتوجه‌به شأن نزول آیه احتمال دوم استوارتر باشد، زیرا نشان می‌دهد كه حتی به‌صورت جزئی پدر حق ندارد فرزندش را در تغییر عقیده تحت‌فشار قرار دهد.

در شأن نزول آیه آمده است: مردی انصاری دو پسر داشت كه پیش از بعثت مسیحی شده بودند. آنان كه خارج از مدینه به‌سر می‌بردند، پس از بعثت همراه كاروانی تجاری وارد مدینه شدند. پدرشان كه سخت در اندیشۀ هدایت آنان بود نزدشان آمد و ضمن اصرار بر اسلام آوردن به آنان هشدار داد كه اگر اسلام نیاورند رهایشان نخواهد كرد.

آنان از این كار سر باز زدند و شكایت به پیامبر (ص) بردند. پدر به پیامبر (ص) گفت: چگونه بگذارم پارۀ تنم وارد آتش شود؟ در پی این ماجرا آیه ﴿ لا اکراه فی الدین ﴾ نازل شد و پدر نیز پسرانش را رها كرد. [2]

در شأن نزول دیگر آمده است: مردی از انصار غلام سیاهی داشت و او را به اسلام وادار می‌كرد.[3] آیه نازل شد و از این كار منع نمود.

شایان ذکر است همان‌گونه كه اجبار افراد به اسلام آوردن مردود است عكس آن نیز صادق است، یعنی اجبار مسلمان به تغییر عقیده جایز نیست و حتی اگر مسلمانی از سر اكراه سخنی كفرآمیز بر زبان آورد منعی ندارد و به ایمانش لطمه نمی‌خورد:[4]

﴿مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِه وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ وَلكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ﴾.[5]

____________________________________

برگرفته از کتاب شبهه پژوهی قرآنی (دفتر اول)

پیمایش به بالا