طبق آیات قرآن، مصیبت و مشکلات بشری ناشی از رفتار خود انسان است. بر این اساس، چگونه میتوان مصیبتها و مشکلات انبیاء و اولیاء خدا را توجیه کرد؟ مگر نه این است که ایشان معصوم و دور از خطا و اشتباه هستند؟ به عبارت دیگر فلسفه مصیبتهای ایشان چیست؟
بلایا و مصیبتهای انبیا، اولیاء و کودکان و دیگر افرادی که گناهکار نیستند، یکی از چالشهای دینی است. این چالش را میتوان هم به عنوان یک مسئله اعتقادی در نظر گرفت و هم میتوان آن را با برخی آیات قرآن که منشأ مصیبتها را رفتار آدمی میداند، سنجید.
بهنظر، اطلاق عبارت ﴿وَما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ﴾ (شوری 30) همۀ مشکلات و مصیبتها را دربردارد؛ اعم از مشکلات فردی و اجتماعی، طبیعی و غیرطبیعی؛ اما آنچه باعث شده مفسران گاه در عمومیت آیه تشکیک کنند یا آن را انکار نمایند ابتلای فراوان پیامبران و اولیای خدا به حوادث و بلاهاست، درحالیکه نمیتوان گفت این گرفتاریها پیامد گناهان آنان است.
همچنین کودکان و مجانین نیز گرفتار حوادث ناگوار میشوند که طبعاً محصول عملکرد آنان نیست.
مفسران دراینباره پاسخهایی دادهاند:
رنج و مصیبت انبیاء و کودکان استثناء است
برخی از آنان حوادث ناگوار معصومان و نیز مصائب غیرمعصومان را که جنبۀ آزمون دارد را از این آیه استثنا کردهاند.[1]
همینگونه است حوادثی که بر اثر بیدقتی و سهلانگارى روی میدهد و اثر تكوینى اعمال فرد است[2] چراکه رفتارهای سهلانگارانه، گناه محسوب نمیشوند تا عواقب آن را بتوان عقابی بر آنها دانست.
اصلا آیه از ابتدا شامل انبیاء، اولیاء و کودکان نبوده
برخی دیگر گفتهاند مصائب معصومان و حوادث کودکان تخصصاً از آیه خارجاند (یعنی از همان ابتدا اصلا آیه در مورد ایشان نبوده است) زیرا مراد از ﴿ما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ﴾ خصوص گناهان است؛ لذا معصومان و غیرمکلفان را دربرنمیگیرد.[3]
در واقع مقصود آیه مصیبتهایی بوده است که ناشی از گناهان افراد باشد در نتیجه مصیبتهای انبیاء و کوکان را از ابتدا شامل نمیشود.
مقصود آیه عموم جامعه بشری است نه تک تک افراد
این احتمال نیز هست که مخاطب «ما أَصابَكُمْ» و «فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ» عموم جامعۀ بشری است نه تکتک افراد. لذا لزومی ندارد که مصیبت فرد ناشی از عملکرد او باشد بلکه در نظام تکوین گاه عملکرد نامطلوب عدهای مشکلاتی ایجاد میکند که دامن دیگران را میگیرد، مانند آلودهکنندگان هوا.
یکی از مفسران معاصر میگوید: ضمیر «کم» در «فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ» اخص از ضمیر «کم» در «ما أَصابَكُمْ» است.[4] یعنی رفتارهای برخی از افراد برش ممکن است موجب مصیبت و مشکلات جمعیت بسیاری بیش از گناهکاران شود.
این برداشت احتمال یادشده را تأیید میکند.
نظر علامه طباطبایی نیز متمایل به این سوست که نوع خطاب در این آیه خطابی عمومی و متوجه کل جامعه است.
لازمه این دیدگاه این است که مقصود از مصیبت حوادث عمومی مانند قحطی، گرانی، وبا و زلزله باشد، زیرا یکی از سنتهای الهی ارتباط خاص بین اعمال افراد در جامعه با نظام تکوین است، بهگونهای که گناهان عموم افراد موجب نزول عذابهای عمومی میشود، مگر آنکه سنت ابتلا یا استدراج و املا پیشی گیرد و کار دگرگون شود.
با این حال، علامه طباطبایی شمول آیه نسبت به تکتک افراد را نیز منتفی نمیداند.[5]
همه مصائب برای همه افراد بشر ناشی از گناه نیست
به هر حال، این آیه نه از نظر افراد بشر و نه از نظر مصائب، عام نیست و نمیتوان گفت همۀ مصائب برای همۀ افراد بشر ناشی از گناهان یا کوتاهی و سهلانگاری حادثهدیده و مصیبتزده است. روایات ذیل نیز این مطلب را تأیید میکند:
یک. هنگامى كه امام سجاد (ع) را پس از حادثۀ کربلا نزد یزید بردند ، یزید گفت:
﴿ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ﴾؛ هر مصیبتی که به شما میرسد نتیجۀ عملکرد خود شماست.
امام (ع) در پاسخ فرمود:
«لیست هذه الآیة فینا، إنّ فینا قول اللّه عزّ وجلّ: ﴿ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلا فِی أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِی كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ﴾؛[6] این آیه دربارۀ ما نیست، آنچه دربارۀ ماست آیۀ دیگرى است كه مىگوید: “هر مصیبتى در زمین یا در جسم و جان شما روى دهد پیش از آفرینشتان، در كتاب [لوح محفوظ] ثبت بوده است، و این بر خداوند آسان است”».
دو. علیبنرئاب گوید: از امام صادق (ع) دربارۀ آیۀ ﴿وَما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ﴾ پرسیدم. فرمود:
«أرأیت ما أصاب علیّاً وأهل بیته من بعده هو بما کسبت أیدیهم وهم أهل بیت طهارة معصومون؟! فقال: إنّ رسول اللّه كان یتوب إلى اللّه ویستغفره فى كلّ یوم ولیلة مائة مرّة من غیر ذنب، إنّ اللّه یخصّ أولیائه بالمصائب لیأجرهم علیها من غیر ذنب؛[7]
آیا پنداشتی که مصائب على (ع) و اهلبیتش نتیجۀ اعمالشان بود، درحالىكه آنها اهلبیت طهارتاند و معصوم از گناه؟ سپس افزود: رسول خدا (ص) پیوسته توبه مىكرد و در هر شبانهروز صد بار استغفار مىنمود، بىآنكه گناهى داشته باشد. خداوند اولیایش را به مصائبى، ویژه میسازد تا [با صبر در برابر آن] پاداششان دهد بىآنكه گناهى کرده باشند».
اگر عمومیت آیه نفی شود قید «مِنْ مُصیبَةٍ» در «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ» بیانگر تعمیم نیست بلکه تبیین «ما أَصابَكُمْ» است، زیرا فعل «أصاب» برای امور خیر و شر هردو بهکار میرود و این قید آن را به امور شر اختصاص میدهد.
جمع بندی و نتیجه گیری
بنابراین، نمیتوان براساس آیۀ مذکور حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و خشکسالی را نتیجۀ عملکرد نامطلوب حادثهدیدگان دانست بلکه دستکم دو احتمال دیگر نیز وجود دارد:
1. گناه عدهای خاص موجب نزول بلا بر همۀ افراد میشود.
2. حوادث طبیعی و خسارات ناشی از آن جنبۀ آزمایش دارد و بسان مصائب اولیای الهی از شمول آیه خارج است. هیچ دلیل و شاهدی نیز وجود ندارد که این دو احتمال را منتفی سازد و عقوبت بودن بلایای طبیعی برای گناهان حادثهدیدگان را اثبات کند.
______________________________________________
برگرفته از کتاب شبهه پژوهی قرآنی (دفتر اول)