خاستگاه دین و مسائل دین همیشه یکی مسائل پر اهمیت در هر جامعهای بوده است.
اهمیت مسائل دینی به قدری است که میتوان گفت بخش مهمی از کنشهای اجتماعی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم به دین ارتباط دارد. دینداران از سویی برای حفظ و رشد آن در جامعه تلاش میکنند و مخالفان آنها از سوی دیگر در تکاپو هستند.
دینداران، دین را به کشتی نجاتی تشبیه میکنند که در دریایی طوفانی زندگی انسان میتواند نجات بخش باشد ولی دیگران معتقدند بدون کشتی هم میتوان در دریا بود!
کسانی که به دین باور دارند، در حوزه فردی به معرفتزایی، اخلاقمداری، نشاط بخشی به زندگی توسط دین باور دارند ولی عدهای به دین به گونهای دیگر نگاه میکنند.
به همین دلیل است که پیرامون بسیرای از مسائل دینی، مباحث رنگارنگی وجود دارد. از وجود خدا و اثبات آن بگیرید تا زندگی پس از مرگ، نبوت و… . آن قدر دین مسئله است که در هر کدام از مسائل علوم انسانی شما میتوانید حرفی را به نفع یا به ضرر دین ببینید. حتی بخش مهمی از روزنامهها و خبرهای روزانه پیرامون هر کدام از ما، به دین ارتباط دارد.
نظام حقوق و قوانین دینی باشد یا نه؟ حکمرانی سیاسی چه نسبتی با دین دارد؟ در اقتصاد چه مقدار میتوان از آموزههای دینی سخن گفت؟ فرهنگ دینی چه تأثیری در جامعه دارد؟
حتی امروزه برخی دانشمندان علوم تجربی نیز نمیتوانند نسبت به دین بیتفاوت باشند. نمیتوانید از طبیعت و قوانین آن سخن بگویید ولی به آموزههای دینی که در این زمینه به طور صریح یا غیرصریح مطلبی بیان کردهاند، بیتوجه باشید؛ به همین دلیل است دین و مسائل دینی، در سطوح مختلفی از جامعه خودنمایی میکند.
خاستگاه دین
با وجود آنکه دین گستره زیادی از مسائل را به خود اختصاص داده است، ولی برخی مسائل جایگاه پیشینی بر بسیاری از مسائل دینی دارند و دارای نوعی تقدم نسبت به آنها هستند.
یکی از این مسائل، خاستگاه دین است. اینکه اساساً دین از کجا آمده است؟ چه شد که عده زیادی در این کره خاکی دیندار هستند؟ منشأ آن چیست؟ خاستگاه آن کدام است؟ یا به تعبیر دیگر، آیا دین برآمده از فطرت و عقل بشر است یا ناشی از عوامل دیگر است؟ اگر دین امری فطری و عقلانی باشد، پس دینداری اصل و پایه است و بیدینی نیازمند عامل است (برای نمونه: کتب علل گرایش به مادیگری به این موضوع میپردازد)
این مسئله هتا حد زیادی ذهن جامعهشناسان و فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. دکارت، کانت، مارکس، فویرباخ، نیچه، فروید و… در غرب و ابن خلدون، ابنسینا، غزالی، سهروردی و ملاصدرا و… همگی به نوعی با این مسئله درگیر بودهاند.
پادکست حاضر، به صورت اجمالی به یکی از نظرات پیرامون خاستگاه دین میپردازد. این پادکست در صدد آن است نسبت دین و جهل و نیز نسبت دین و ترس بشر را بررسی کند.
با وجود آنکه مدت زمان این فایل صوتی بیش از دو دقیقه نیست، ولی به نظر میرسد به نکتهای مهم در این مسئله اشاره دارد.