گرایش ولتر به اسلام و قرآن
فرانسوا ولتر (Voltaire) نویسنده فرانسوی کتاب‌هایی چون «کاندید» و «فلسفه تاریخ» است. ولتر به عنوان نماد مبارزه با ظلم شناخته می‌شود. او تأثیر شگرفی بر جنبش روشنگری در اروپا و مبانی نظری غرب مدرن (برای مطالعه بیشتر کلیک کنید) داشت. تمدن کنونی غرب تا حدودی مدیون اندیشه‌های اوست؛ اندیشه‌هایی که…
نویسنده: علی انصاری (مدیرمسئول)

گرایش ولتر به اسلام و قرآن

فرانسوا ولتر (Voltaire) نویسنده فرانسوی کتاب‌هایی چون «کاندید» و «فلسفه تاریخ» است. ولتر به عنوان نماد مبارزه با ظلم شناخته می‌شود. او تأثیر شگرفی بر جنبش روشنگری در اروپا و مبانی نظری غرب مدرن (برای مطالعه بیشتر کلیک کنید) داشت. تمدن کنونی غرب تا حدودی مدیون اندیشه‌های اوست؛ اندیشه‌هایی که در تقابل دکارت بود. او به دفاع از علوم طبیعی می‌پرداخت و در عین حال از خردگرایی و تساهل و تسامح نیز دفاع می‌کرد.

ولتر کیست؟گرایش ولتر به اسلام و قرآن

ولتر از شخصیت‌های فلسفی و ادبی فرانسه است. او در مدرسه لویی کبیر در پاریش تحصیل می‌کرد و علاقه به ادبیات، تئاتر و فعالیت‌های اجتماعی داشت. او در این زمان نگاه مثبتی به آموزه‌های مذهبی نداشت.

پس از مرگ لویی چهاردهم، نوشته‌های ولتر رواج یافت. ادیپ و آنریاد از جمله نمایش‌نامه‌های او هستند. آنریاد ستایشی از هنری چهارم است که پایان‌دهنده جنگ‌های مذهبی بود. این مهم به خوبی نشان از دیدگاه او درباره تساهل و تسامح دارد.

وی پس از مدتی و در پی اتفاقاتی، از فرانسه به انگلستان تبعید شد. (هرچند پس از مدتی به فرانسه بازگشت) او هنگامی که در انگلستان بود نامه‌هایی از تجربیات خود را منتشر می‌کرد. پس از بازگشت به فراسنه وی این نامه‌ها را درباره مسائل مذهبی و فرقه‌های انگلستان و فلسفه انگلیسی (مثل اندیشه‌های لاک و …) منتشر کرد. او آشکارا با پاسکال، ریاضی‌دان و فیلسوف مذهبی مشهور مخالفت می‌کرد.

این نامه‌ها که ابتدا به نامه‌های انگلستان و سپس به نامه‌های فلسفی شهرت یافت، در نگرش فلسفی قرن هجدهم بلکه جهان معاصر اثرگذار است..

روشنفکری وی تا آن جا پیش رفت که منزل وی در فرنی   به محلی برای همفکران او و روشنگران نوظهور فرانسه، تبدیل شد. وی در این دوره مدافع تساهل و تسامح بود و خود را پیرو انسانیت و مبارزه در برابر تعصب و خرافات می‌دانست. او در این مقطع عملا به مقابله با تشکیلات اشرافی و کلیسا برخاسته بود. بدین جهت او در فلسفه تاریخ خویش، فلسفه روشنگری خود را با نقد اجتماعی و کنش‌های سیاسی ارائه کرده است. [1]

گرایش ولتر به اسلام

ولتر اگرچه در ابتدا با مذهب و گرایشات مذهبی مشکل داشت ولی در عمل فردی حق طلب بود. همین امر موجب شد تا پس از مدتی، در برخی از اندیشه‌های خویش تردید کند و رویکردی دیگر را در پیش گیرد. بدین سبب او در آثار بعدی خویش، در صدد اصلاح اندیشه‌های گذشته خود بود.

گذشته او با بدبینی به مذهب عجین بود ولی او به آرامی در اندیشه‌های خود تغییر ایجاد کرده بود.

توضیح بیشتر آنکه:

ولتر در طول حیات خویش، زندگی پرفراز و نشیبی داشت. او در طول این مدت، سه دوره را تجربه کرده است.

دوره اول: از سال 1705 که به دبیرستان لویی کبیر وارد شد، تا سال 1742 از اسلام تنها به اندازه اطلاعات سطحی آگاه بود.

دوره دوم: وی پس از جوانی‌اش تا حدودی از واقعیات اسلام و پیامبر (ص) اطلاع یافت و مقداری از نگاه بدبینانه او به پیامبر اسلام (ص) کاسته شده بود. ولتر پیش از این، محمد (ص) را جاعل و دروغزن می‌دانست ولی پس از سپری شدن جوانی‌اش به تاریخ اسلام گرایش یافته بود. البته او در این دوره بازهم با مسلمانان و اسلام رابطه خوشایندی نداشت. او همچنان باور داشت که مسلمانان نیز همانند پیروان دیگر ادیان، دچار اوهام، خرافات و… می‌باشند. بدین سبب درباره مسلمانان نیز منتقد و خشمگین بود. او در همین مدت بود که با پیروان ادیان سازگاری نداشت و انتقادات تندی را با نام «جنگ با ننگ» علیه مسیحیت منتشر کرد.

گرایش ولتر به اسلام و قرآن

دوره سوم: ولتر پس از گرایش به تاریخ اسلام، آرام آرام لحن نرم‌ و مناسبی نسبت به اسلام پیدا کرد. او به تدریج اسلام را تبلیغ و از عقاید مسلمانان دفاع کرد. از در آثاری مانند «گورستان خرافات و شرعیات مردی شریف»، ستایش خویش را تا حد حماسه اوج داد و در آثار دیگرش مانند «سرانجام باید به سویی گرایید» آشکارا از اسلام دفاع کرد و آن را از همه ادیان روی زمین برتر دانست.

او در این برهه نه تنها با کشیش‌های مسیحی بله با مادیگرایان نیز دچار چالش شد. او با گردانندگان دایرة المعارف قرن هجدهم به مقابله پرداخت. آن‌ها مسیر الحادی را در پیش گرفته بودند و با مسیحیت مبارزه می‌کردند ولی او به ستایش اسلام رو آورده بود. او حتی بارها عظمت سوره توحید را ستوده بود و ترجمه‌اش را در وصف خدایش به کار برد. او حتی برخی ایده‌های خود مثل همزیستی مذهبی را نیز مستند به آیات قرآن و سنت نبوی (ص) [همانند داستان معاذ بن جبل در مأموریت به یمن] کرد.

این مهم تا جایی است که از وی نقل می‌شود: اگر قرآن و انجیل به یک فرد غیرمتدین ارائه شود، قرآن برتری خواهد داشت و مورد پذیرش خواهد بود؛ چراکه در قرآن مطالب بیشتر بر مبانی عقلی منطبق است. چه بسا قانونی کامل‌تر از قوانین قرآن درباره طلاق وضع نشده باشد.[2]

پیمایش به بالا