آتئیسم، به معنای خداناباوری است. این کلمه اگرچه در قرن 16 میلادی به کار رفته است ولی پس از مدتی و تحت تأثیر جریانهای شکگرایی بهویژه شکگرایی علمی، به طور خاص در تقابل با ادیان و در راستای نقد ادیان به کار رفت.[1]
آتئیسم گاهی به عنوان باور و استدلال برای نبودن خدا و گاهی به معنای نداشتن ادله کافی برای اثبات وجود خدا به کار میرود. نتیجه هر دو قرائت آتئیمس آن است که انسان و دیگر پدیدههای طبیعی هستی، بدون آفریننده و خالق هستند. از اینرو نه در ابتدای پیدایش موجودات و نه در ادامه آنها هیچ موجودی همچون خدا را نمیتوان باور داشت.
در واقع آنها سعی میکنند در شناخت جهان، نه از مفاهیمی همچون خدا، الله، آفریدگار و… استفاده کنند.
آتئیستها معمولا سعی میکنند قوانین حقوقی و اخلاقی را نیز بدون در نظر گرفتن خدا توجیه کنند و ادعا میکنند که با عقل بشری میتوان به جامعهای آرمانی دست یافت.
از اینرو در نظام قوانین اجتماعی از قوانین آسمانی حرفی به میان بیاورند بلکه توانمندیهای انسان را به میزانی میدانند که میتواند تمام مصالح و مفاسد امورات را درک کرده و در نتیجه قوانین مناسب برای زندگی فردی و اجتماعی خویش وضع یا کشف کند.
استدلالهایی که به سود آتئیسم مطرح میشود، گاه به صورت علمی، گاه فلسفی، گاه اجتماعی و گاهی تاریخی است. با این حال آتئیسم معمولا با انتقادات جدی از طرف دینداران و فیلسوفان مواجه بوده است. (برای نمونه کتاب الحاد جدید از جمله این موارد است) از جمله این افراد آنتونی فلو است.
آتئیسم و آنتونی فلو
آنتونی فِلُو فیلسوف بریتانیایی است که تا مدتها خدا را باور نداشت و در صدد ترویج بیخدایی بود. وی تا مدتها استاد دانشگاههای مطرح جهان همچون دانشگاه آکسفورد، کیل، آبردین، و ریدینگ بود.
وی کتابها و مقالات مختلفی هم در زمینه انکار خدا و اثبات آتئیسم به رشته تحریر در آورده بود. از اینرو در زمره بزرگترین آتئیستهای جهان بود تا اینکه در سال 2004 به خدا باورمند شد و کتابی با نام «خدا هست» را ارائه داد.
این کتاب در ایران نیز با عنوان «هرجا که دلیل ما را برد» ترجمه شده است.