عدالت و تساوی در مسئله حقوق زنان، از موضوعات بحثبرانگیز در دوران معاصر است. از اینرو در ذهن بسیاری از افراد، پرسش از برابری و تساوی حقوق و وظایف بین زنان و مردان است. این موضوع بهویژه در جوامع مدرن بهدلیل تحولات فرهنگی و اجتماعی بهشدت مطرح شده و محل مناقشه قرار گرفته است. برخی معتقدند که زن و مرد باید در همه ابعاد زندگی حقوق و تکالیف مساوی داشته باشند. این نگاه در تلاش است تا برابری کامل میان دو جنس را در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی برقرار کند. اما آیا این نگاه، عادلانه است؟ و چرا اسلام بهجای تساوی مطلق، بر عدالت تأکید دارد؟
عدالت و برابری![تفاوت عدالت و برابری (تساوی)](https://andishehrezvan.ir/wp-content/uploads/2024/12/14031014-300x181.jpg)
پیش از پرداختن به موضع اسلام، لازم است مفهوم “عدالت” و “تساوی” را بهدقت بررسی کنیم.
- تساوی به معنای برابر بودن مطلق است. در این نگاه، همه افراد باید بهطور یکسان از حقوق و تکالیف برخوردار باشند، بدون توجه به تفاوتهای فردی، جنسیتی، یا شرایط خاص.
- عدالت اما مفهومی عمیقتر و پیچیدهتر است. عدالت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود و توزیع حقوق و تکالیف بر اساس ویژگیها، نیازها و تواناییهای افراد است. عدالت منصفانه بودن را جستجو میکند، نه یکسان بودن.
بهعبارت دیگر، عدالت بهدنبال ایجاد تعادل است، در حالی که تساوی ممکن است تعادل را نادیده بگیرد و حتی منجر به ناعدالتی شود.
دیدگاه اسلام: تفاوت عدالت و تساوی
اسلام بهعنوان دینی جامع، به حقوق و وظایف زنان و مردان از منظر عدالت نگاه میکند و در عین حال به تفاوتهای طبیعی، فطری و زیستی میان دو جنس توجه دارد. از این رو، اسلام بهجای تساوی مطلق میان زن و مرد، بهدنبال عدالت است، زیرا باور دارد که تفاوتهای طبیعی میان زن و مرد ایجاب میکند که حقوق و تکالیف آنها متناسب با این تفاوتها تنظیم شود.
- تفاوتهای طبیعی و فطری
زن و مرد، اگرچه هر دو انسان هستند و در ارزش انسانی برابرند، اما از نظر فیزیکی، روانی و اجتماعی تفاوتهایی دارند. این تفاوتها نه نشانه نقص یا برتری، بلکه نشاندهنده تکامل و مکمل بودن دو جنس است. اسلام این تفاوتها را میپذیرد و حقوق و تکالیف را بر اساس آنها تعیین میکند. برای مثال:
- زنان معمولاً احساسات قویتر و مهارت بیشتری در ایجاد و حفظ روابط عاطفی دارند.
- مردان عموماً قدرت فیزیکی بیشتری دارند و برای کارهای سختتر آمادگی بیشتری دارند.
اگر حقوق و تکالیف زنان و مردان کاملاً یکسان باشد، این تفاوتها نادیده گرفته میشود و به بیعدالتی میانجامد.
- عدالت در حقوق خانوادگی
در خانواده، نقشهای زن و مرد بهگونهای طراحی شده است که هم مکمل یکدیگر باشند و هم عدالت برقرار شود. برای مثال:
- مرد بهعنوان سرپرست خانواده موظف به تأمین نیازهای مالی است. این تکلیف با توجه به قدرت فیزیکی و جایگاه اجتماعی او به وی سپرده شده است.
- زن مسئولیت پرورش عاطفی و تربیتی فرزندان را به عهده دارد، که با ویژگیهای روانی و روحی او همخوانی دارد.
اگر این وظایف میان زن و مرد بهطور مساوی تقسیم شود، ممکن است نه تنها باعث فشار روانی بر هر دو جنس شود، بلکه ساختار خانواده نیز تضعیف گردد.
- عدالت در ارث و شهادت
یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات حقوقی در اسلام، تفاوت زن و مرد در ارث و شهادت است. بر اساس احکام اسلامی، سهم ارث زن معمولاً نصف سهم مرد است، اما این به معنای نادیده گرفتن ارزش زن نیست. بلکه:
- مرد مسئول تأمین مالی خانواده است و بخشی از ارث خود را در این راه مصرف میکند.
- زن بدون هیچ تعهد مالی، از سهم خود برخوردار است.
در مورد شهادت نیز، شهادت دو زن برابر با یک مرد است. این موضوع ناشی از تأثیر عاطفه و عوامل روانشناختی نوع زنان در فرآیند شهادت است، نه نقص یا کمبود در ارزش انسانی آنها.
عدالت، مبنای تکریم زنان در اسلام
یکی از ویژگیهای عدالت در اسلام این است که حقوق زنان را با حفظ کرامت انسانی و شأن آنان تنظیم کرده است. برخلاف برخی نگاههای تساویمحور که زنان را مجبور میکنند در شرایطی نابرابر با مردان رقابت کنند، اسلام تلاش میکند با رعایت عدالت، زنان را از ظلم و استثمار محافظت کند.
- تأمین حقوق مالی زنان
اسلام برای زنان حقوق مالی خاصی تعریف کرده است، مانند مهریه، نفقه، و حق ارث. این حقوق به زنان این امکان را میدهد که در عین استقلال مالی، از حمایت خانواده و جامعه برخوردار باشند.
- حق آموزش و تحصیل
اسلام تأکید فراوانی بر آموزش زنان دارد و آن را حق و وظیفهای مهم میداند. برخلاف تصورات نادرست، اسلام هیچگاه آموزش زنان را محدود نکرده، بلکه آن را ابزار ارتقای کرامت انسانی آنان میداند.
- حق مشارکت اجتماعی
زنان در اسلام از حق مشارکت در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برخوردارند. تاریخ اسلام مملو از نمونههای زنان برجستهای است که در عرصههای مختلف نقشآفرینی کردهاند.
پیامدهای تساویگرایی افراطی
نگاه تساویطلبانه، اگر بدون توجه به عدالت و تفاوتهای طبیعی زن و مرد اعمال شود، میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد:
- فشار روانی: زنانی که مجبور به انجام وظایف سنگین و مردانه میشوند، ممکن است دچار فرسودگی جسمی و روانی شوند.
- تضعیف خانواده: تقسیم نابرابر وظایف میتواند به کاهش انسجام خانواده و افزایش تعارضات منجر شود.
- نقض حقوق زنان: در برخی موارد، تساوی به استثمار زنان منجر شده و از آنها بهعنوان ابزار بهرهکشی در بازار کار استفاده شده است.
نتیجهگیری
بر اساس آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که تساوی مطلق در حقوق و وظایف زن و مرد نهتنها به عدالت منجر نمیشود، بلکه میتواند زمینهساز نابرابری و بیعدالتی باشد. اسلام با تأکید بر عدالت بهجای تساوی، تلاش میکند حقوق و تکالیف زن و مرد را بهگونهای تنظیم کند که با ویژگیهای طبیعی و فطری آنها همخوانی داشته باشد و کرامت انسانی هر دو جنس حفظ شود.
در نهایت، عدالت بهمعنای رعایت انصاف و تعادل است، نه برابری عددی. بنابراین، رویکرد عدالتمحور اسلام در مسائلی همچون حضور و کنشگری اجتماعی میتواند الگویی جامع و انسانی برای تنظیم حقوق و وظایف زنان و مردان در جوامع مدرن باشد.