چگونه خوشبخت و سعادتمند شویم؟ از نظر اسلام چه اموری موجب سعادتمندی انسان میشود؟
خوشبختی و سعادت، یکی از مسائل اساسی، گسترده و پرچالشی است که از دیرایام تاکنون اذهان اندیشمندان مختلف را به خود معطوف کرده است. و به همین دلیل بسیاری از متفکران مثل افلاطون، ارسطو و فلوطین تا زمان حاضر به این مسئله توجه داشتهاند.
به عنوان مثال از نظر افلاطون، هرچه را فضیلت و خوب میدانیم با خوب واحد و مثال خوب و نمونه اعلای خیر در ارتباط است و کسی که به خیر اعلا دست یابد و آن را بشناسد هیچگاه مرتکب بدی و شر نخواهد شد؛ در نتیجه، سعادتمند است. پس سعادت یعنی: خیر اعلا و سعادتمند کسی است که خیر اعلا را شناخته و بدان رسیده است . اپیکور نیز لذت و ارضای خواسته های انسانی را سعادت میداند.(مطالعه بیشتر[1])
از نظر فروید هم معنی سعادت چنین آمده است: انسان در پی سعادت است، می خواهد خوشبخت شود و خوشبخت بماند. این کوشش دو جنبه دارد، یک هدف مثبت و یک هدف منفی، یعنی از یک طرف فقدان رنج و ناراحتی را می جوید و از طرف دیگر چشیدن طعم لذت های شدید را، که البته به معنی دقیق تر سعادت فقط به آخری گفته می شود[2].
در واقع سعادت به چیزی گفته میشود که رسیدن به آن هیچونه ندامت و پشیمانی نداشته باشد و شقاوت در موردی است که به هیچ وجه تحمل آن قابل توجیه نباشد.[3]
اسلام نیز به مسئله سعادت توجه داشته است. واژگانی همچون «فلاح» و «فوز» با وجود تفاوت معنایی (برای مطالعه مراجعه کنید به التحقیق) [4] به معنای رستگاری و گونهای از سعادتمندی میباشند.
خوشبختی و سعادت از نظر اسلام
اسلام با توجه به زندگی ابدی که در پیشروی انسان قرار دارد، در تلاش است تا راهکارهایی را برای سعادتمندی انسان ارائه دهد به گونهای که هم در دنیا به آسودگی دست یابد و هم در آخرت به لذت و آرامش ابدی دسترسی یابد.
به عنوان مثال در آیه 106 و 107 سوره هود نیز افراد شقی و جایگاه آنان معرفی شده است: «فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ… * خالِدينَ فيها… .» همچنین، در آیه 108 سعادتمندان و جایگاه آنان معرفی گردیده است: «وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ… .» سَعید، كسى است که تا آسمانها و زمين برقرار است، جاودانه در بهشت خواهد بود.
در این آیات، سعادت و خوشبختی در گرو رسیدن به بهشت جاوید و دستیابی به نعمتهای آن است (برای توضیح بیشتر به اینجا مراجعه کنید) که اسلام برای آن آموزههای راهبردی مهمی را ارائه کرده است:
۱ـ خودکنترلی
تقوا یکی از مهمترین راهکارهای دستیابی به این آرزوی بشر است. اگر انسان در زندگی خود بتواند بسیاری از خواستههای خویش را کنترل کند، زمینه بیشتری برای رسیدن به سعادت خواهد داشت. خودکنترلی نسبت به خشم، تعرض به اموال دیگران، رفتارهای ضداخلاقی و … است که انسان بایستی خود را از ارتکاب آنها نگه دارد.
در آموزههای دینی به این حالت تقوا گفته میشود که قرآن کریم خود را هدایتگر چنین افرادی میداند. : «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ (آیه ۲ بقره) أولئِكَ عَلى هُدًى مِن ربّهِم وأولئكَ هُمُ المُفلِحون» (آیه ۵ بقره).
در واقع خداوند متعال در قرآن تقوا و خودکنترلی را زمینه رستگاری و سعادت میداند. «واتَّقوا اللَّه لعلَّكُم تُفلِحون» (بقره ۱۸۹) تقوای خدا را پیشه کنید تا رستگار و سعادتمند شوید.
2ـ پایبندی به احكام و حدود الهی
رعایت دستورات الهی و حدود خدا دیگر موردی است که آدمی با التزام به آنها مى تواند به سعادت دست یابد؛ چراکه بیشتر دستورات دینی مثل نیکی کردن، احترام به اموال و آبروی دیگران و… برای اصلاح روابط انسانی و آبادانی زندگی دنیوی بشر است.
به عنوان مثال خداوند در قرآن ربا را که نابودگر زندگی اقتصادی عمومی و زمینه ساز ظلم و تعدی به افراد مختلف جامعه خواهد بود را ممنوع و تحریم کرده و دوری از آن را راهکاری برای رستگاری، سعادت میداند. بدین جهت پس از تحریم ربا به لزوم پایبندی به دستورات دینی توجه میدهد و بیان میکند که این امر موجب خوشبختی و رستگاری شما میشود. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(آل عمران ۱۳۰)
به همین جهت است که افرادی که حدود الهی را رعایت میکنند در زمره مؤمنان (112 توبه) و مؤمنان در زمره رستگاران قرار میگیرند. (111 توبه)
3ـ صداقت و راستی
صداقت دیگر عامل دستیابی به رستگاری و سعادت است. انسان صادق کسی است که بر محور حقیقت زندگی خویش را بنا مینهد. لذا هم به دنبال حقیقت است و هم بیانگر حقیقت است؛ لذا در تلاش است تا با حقیقت در ستیز نباشد و از خودخواهی، لجبازی و غرور دوری میکند.
به همین دلیل در آیه 119 سوره مائده قرآن کریم بهشت و سعادتمندی را پاداش راستگویان معرفی میکند. «امروز، روزى است كه راستى راستگويان، به آنها سود مىبخشد. براى آنها باغهايى از بهشت است كه نهرها از زير آن مىگذرد و تا ابد، جاودانه در آن مىمانند. هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند. اين، سعادت بزرگ است»
4ـ صبر و استقامت
صبر و استقامت، یکی از اصول دستیابی به خوشبختی است. همانطور که در فعالیتهای اقتصادی رسیدن به اهداف بزرگ در گرو بردباری و صبر است، در کلیت زندگی انسان نیز صبر و بردباری یک اصل برای سعادتمندی محسوب میشود.
البته باید توجه داشت اگرچه درآمد مناسب زمینه آرامش و خوشحالی را فراهم میآورد ولی باید دانست که خوشبختی تنها در رشد اقتصادی خلاصه نمیشود بلکه سلامتی، امنیت، همدلی و همبستگی خانوادگی، شخصیت و جایگاه اجتماعی، آرامش روانی و… همگی از شاخصهها مهم زندگی خوب این دنیا هستند.
بر این اساس صبر بر مصیبتها، مشکلات، موانع و… ضامن سربلندی و سعادت انسان هستند. بدین جهت قرآن کریم صبر را در کنار خودکنترلی (تقوا) از دیگر زمینههای دستیابی به سعادت و رستگاری معرفی میکند. «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(ال عمران 200) اي كساني كه ايمان آوردهايد! [در برابر مشكلات و هوسها] استقامت كنيد و در برابر دشمنان [نيز] پايدار باشيد و از مرزها، مراقبت كنيد و از خدا بترسيد؛ باشد كه رستگار شويد.»
۵ـ بازگشت به درستی
توبه اصلی مهم است که بشریت را به مسیر سعادت دنیا و آخرت باز میگرداند. در واقع انسان در زندگی خویش ممکن است به خاطر خواستهها و غرایز خود، منافع خود را بر دیگران برتری دهد و زمینه سقوط و انحطاط جامعه و در نهایت خودش را فراهم کند و در نتیجه آن زمینه سعادتمندی خود و دیگران ( در تمام عرصهها مثل امنیت روانی، سلامت، اقتصاد و…) را کمرنگ سازد.
اینجاست که خداوند متعال مسیری به نام توبه را فراهم آورده است تا بشر بتواند دوباره به سعادتمندی و خوشبختی دستیابد. «… وَ تُوبُواْ إِلَي اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.»(نور 31) ای مومنان؛ همگی به سوی خدا بازگردید. شاید که سعادتمند و رستگار شوید.
البته باید توجه داشت که توبه حقیقی به معنای بازگشت حقیقی از مسیر غلط و اصلاح رابطه خویش با خداست که نتیجه آن اصلاح روابط انسان با دیگران است و نتیجه آن رستگاری و سعادتمندی خود و دیگران در این دنیا و سعادتمندی در آخرت است.