آیا گریه بر امام حسین (ع) تنها به این دلیل است که گناهان ما بخشیده شود و اصل قیام امام هم به این علت بوده است؟ اصلا چرا برای حضرت شادی نکنیم؟ مگر چنین نیست که ایشان سعادتمند و رستگار شده است؟!
عزاداری بر امام حسین(ع) به عنوان یک سنت عمیق در فرهنگ ایرانیان است. درک عمق این سنت نیازمند کاوش از مسائل و پرسشهایی است. از جمله این پرسشها چرایی عزاداری بر امام حسین (ع) است؟ اینکه دقیقا چرا باید بر حضرت عزاداری کرد؟ چرا برای امام (ع) که رستگار شده است، شادی نکنیم؟ مگر نه این است که امام حسین (ع) رستگار شد و برای هر کسی که رستگار شد، باید شادی کنیم.
افزون بر این چالشهای دیگری نیز در این باره وجود دارد. همانطور که برخی از چرایی گریه پرسش دارند، برخی نیز در ضمن تأکید بر گریه، تفسیری خاص از چرایی گریستن بر اباعبدالله (ع) ارائه میدهند. این افراد معتقدند اساساً امام حسین (ع) برای آن قیام کردند تا شیعیان در پرتو عزاداری برای ایشان، شفاعت شوند و به بهشت دست یابند.
بنابراین نسبت به عزاداری و چرایی گریه بر حضرت (ع) دو چالش وجود دارد. کسانی که معتقدند باید برای امام حسین (ع) شادی کرد و کسانی که به گریه معتقدند ولی در تبیین چرایی آن، روایتی خاص ارائه میدهند. اینجاست که پرداختن به چرایی گریه و عزاداری بر امام حسین (ع) اهمیت مییابد.
هدف امام حسین (ع) از قیام
در مواجهه با این مسائل، باید ابتدا با هدف قیام سید الشهدا (ع) توجه داشت تا در پرتو آن بتوان به چرایی گریه و عزاداری بر امام (ع) اشاره کرد.
قیام امام حسین (ع) و شهادت ایشان با هدف احیای دین بوده است. در واقع حضرت پس از آنکه بیعت با یزید را نپذیرفت، قیام بزرگی را ساماندهی کرد تا در پرتو آن پیام بزرگی به مسلمانان و بشریت برساند. پیام حضرت (ع) نشانگر مسیر حقیقت و حقانیت بود؛ مسیری برخلاف مسیر یزید و یزیدیان.
حضرت با قیام خود نشان داد حاکمیت دینی غیر از آن مسیری است که یزید در پیش گرفته است. یزید و یزیدیان به دنبال منافع خویش هستند ولی دین الهی به دنبال کمال، رشد و شکوفایی افراد جامعه است. [مطالعه بیشتر: هدف از قیام امام حسین (ع) ]
اگرچه حضرت قیام خود را برای اهداف والایی ساماندهی کرد ولی کمتر کسی توانایی همراهی و یاری حضرت را داشت؛ چراکه مسیر قیام، لبریز از خطر و چالش بود. به همین دلیل، قیام حضرت به شهادت منتهی شد.
اگرچه قیام حضرت ادامه یافت و مسیر حرکت بشر را تغییر داد ولی خود حضرت در این مسیر به شهادت رسیدند. از آنجا که اصل شهادت و چگونگی آن، به واسطه جنایاتی رخ داده است، معمولا دارای ابعاد عاطفی و احساسی است. ابعادی که گریستن را به دنبال دارد.
بر این اساس، هدف حضرت از قیام، احیای دین بوده است نه آنکه تنها گریستن یا پاک شدن شیعیان حضرت به واسطه گریه، هدف ایشان باشد؛ بلکه اساساً چنین برداشتی از قیام امام حسین (ع) میتواند زمینهساز انحرافهای فکری و عملی شود. اگرچه گریه بر امام حسین (ع) زمینه پاک شدن شیعیان و شفاعت آنان را فراهم میکند ولی این تفسیر که اساس هدف حضرت این بوده است، تفسیر نادرستی است.
عزاداری، مسیر سیدالشهداء (ع) و مسئله رستگاری
در تحلیل چرایی گریه و عزاداری بر امام حسین (ع) نیز باید به مسئلهای بنیادیتر همچون نسبت رستگاری ما با رستگاری امام حسین (ع) بپردازیم. اشکال این استدلال که برای امامِ رستگار شده، باید شادی کنیم، آن نیست که امام رستگار نشده است بلکه مسئله اصلی آن است که که برای کسی که رستگار شده، باید چه کار بکنیم؟ به عبارت دیگر سخن در این است که نسبت رستگاری ما با رستگاری او چیست؟
این دو سوال محوری به ما کمک میکنند به فهمی دقیق تر و عمیقتر از امام حسین (ع) و قیام وی برسیم. در واقع پیش از اینکه بخواهیم ببینیم آیا باید بر امام حسین (ع) گریه کنیم یا شادی، باید بدانیم که جنش غم و شادی امام حسین (ع) متفاوت است.
در پرتو این مسئله است که میتوانیم دریابیم که اشک بر امام حسین (ع) شبیه به اشک های دیگر همچون اشک برای فقدان عزیزان خودمان نیست؛ یا شبیه به اشک هایی که برای همه نداری های خود میریزیم؟ حتی اگر قرار باشد برای امام حسین (ع) شادی کنیم هم جنس شادی بر حضرت گونهای دیگر است. به عنوان مثال همانند خندههایی نیست که به سبب غافلگیر شدن از یک اتفاق غیرمنتظره رخ میدهد؛ بلکه رفتاری که میخواهیم برای حضرت انجام دهیم، نسبت مستقیمی با مسیر امام حسین و به تبع مسئله رستگاری بشریت دارد.
اصلا حسین (ع) جنس غمش فرق میکند
بر این اساس اگر کمی دقیق تر با این نکات پیشگفته روبرو بشویم می توانیم به این نتیجه نزدیک بشویم که در آموزهها و فرهنگ دینی، اصلا امام حسین (ع) جنس غمش فرق می کند. حتی جنس شادی برای امام حسین (ع) هم فرق می کند.
برای اینکه بهتر بتوانیم تفاوت این غم و شادی را با دیگر غمها و شادیها دریابیم باید به هدف قیام امام (ع) توجه کنیم. دقیقا اینجاست که هم چرایی گریه بر حضرت را درک میکنیم و هم میتوانیم تفسیرهای خاص و انحرافی را نقد کنیم.
آنچه از هدف امام حسین (ع) گفته شد به خوبی نشان میدهد که کنش ما در مواجهه با قیام حضرت، باید ادامه دهنده مسیر ایشان باشد. به عبارت دیگر ما نیز بایستی به «بلای» امام حسین (ع) «مبتلا» شویم. تنها به این شرط است که ما در رستگاری امام حسین (ع) شریک میشویم و به مقامی از مقامات امام حسین (ع) نزدیک میشویم. اگر به بلای امام حسین (ع) مبتلا بشویم، آن گاه سطح متعالی تری از مواجهه را درک میکنیم و از یک مواجهه عاطفی و ساده عبور میکنیم. اینجاست که متوجه میشویم آنچه مسیر حضرت را ادامه میدهد، اشک است؛ نه شادی. «هرگز نمیتوان با خنده از بلا بهره مند شد» (میرباقری، 1392: 68) و نمیتوان با خنده و شادی به مواجهه جنایات رخ داده در کربلا رفت و مسیر مظلومیت و تعالی را ادامه داد.
این گونه به خوبی میتوانیم چرایی گریه بر امام حسین (ع) را دریابیم.
جنس سوگواری بر حسین (ع)
گریه بر امام حسین (ع) مثل گریه های معمولی نیست؛ حتی «گریههای زین العابدین (ع) [نیز] گریه بر پدر نیست. گریه ایشان گریه بر ولی خدا است که برای ایشان سلوک میآورد» (همان) گریهای است که پیام دارد. گریهای است که تداوم بخش مسیر اباعبدالله (ع) است و نسبت مستقیمی با رستگاری دارد.
اساساً لقب حضرت به اباعبدالله (ع) نیز چه بسا پیامی از این جنس دارد. «شاید بتوان گفت که اباعبدالله غیر از اینکه حضرت را بعنوان پدر فرزندی به نام عبدالله معرفی میکند، اشاره دارد به این نکته که ایشان جنبه پدری به عبادالله دارند. اباعبدالله یعنی اینکه : عبودیت از مسیر ولایت امام حسین (ع) میگذرد. ایشان، پدر بندگان الهی هستند. اگر کسی در مسیر بندگی خدای متعال به مراتبی از ایمان دست پیدا میکند، به برکت محبت و وپذیرش ولایت ایشان بوده است. همه این برکات به خاطر مقام و منزلتی است که سیدالشهداء (ع) با تحمل بلای عظیم عاشورا واجد آن شده اند. سالک طریق الی الله برای راه پیدا کردن به مراتب قرب باید با بلای امام حسین (ع) آشنا شود و همراه ایشان سیر کند تا به مقام توحید راه یابد» (همان، 87)
با مبتلا شدن به بلای امام حسین (ع) همه ما انسانها پدری معنوی و آسمانی پیدا میکنیم. جنس سوگواری برای این پدر دقیقاً مثل عزاداری در فقدان پدر خودمان نیست بلکه سطحی عمیق تر و متعالی تر دارد. در این سطح متعالی تر، اشک و شادی عین هم میشوند. اشک برای امام حسین (ع) عین بهجت برای نزدیکی به ایشان میشود. حرارتی که در قلبها در طول تاریخ به جان یاران امام حسین (ع) میافتد، از این جنس است. این حرارت در عین اینکه غم است، شادی نیز هست اما غم و شادی متعالی و نه غم و شادی معمولی.
بر این اساس گریه تنها به خاطر دلسوزی برای امام (ع) نیست بلکه گریه امتداد راه امام است. هر قطره اشک حامل پیامی مهم از قیام حسین بن علی (ع) است. از اینرو در آموزههای دینی آثار و برکات زیادی برای اشک و گریه بر سیدالشهداء بیان شده است. [1]
تفسیر مسیحی از گریه بر امام حسین (ع)
این برداشت که قیام امام حسین (ع) برای گریستن شیعیان و پاک شدن آنهاست، همانند تفسیر مسیحیت از صلیب حضرت عیسی (ع) است (البته از نگاه اسلام حضرت عیسی به صلیب کشیده نشده است ولی از نگاه عموم مسیحیان چنین است)
یکی از باورهای مسیحیت در رابطه با حضرت عیسی (ع) که به عنوان آموزه نجات از آن یاد میشود این است که حضرت به صلیب کشیده شد تا فدای گناهان بشر شود.
برخی با این نگاه، بر این گمانند که امام حسین علیه السلام برای کشته شدن قیام کرد تا خود را فدای امت جدش کند و شیعیانی که مرتکب گناهانی شدهاند را در روز قیامت شفاعت کند. طبق نظر این افراد است که گریه و عزاداری تنها راه رسیدن به شفاعت او است هرچند بسیاری از عزاداران و گریهکنان گناهکار باشند.
در واقع این تفسیر از قیام امام حسین (ع) هیچ تحرک و تلاشی برای آبادانی دنیا و آخرت را به دنبال
ندارد؛ بلکه زمینه توجیه گناهان و فساد افراد را نیز فراهم میکند. از این جهت، این تفسیر میتواند زمینهساز انحراف فکری و عملی باشد.
آری؛ گریه بر امام حسین (ع) موجب نجات و شفاعت و بخشش گناهان میشود ولی اساس قیام حضرت برای اقامه دین بوده است و گریه و عزاداری بایستی در امتداد این مسیر باشد. قیام امام (ع) برای آن بود تا مردم، حق را بشناسند و در مسیر حقیقت و عبودیت گام بردارند. از اینرو عزاداری و گریه بر امام حسین (ع) بایستی رابطه هر کسی را با خداوند متعال تقویت کند تا در پی آن مستحق شفاعت شود. گریه بر حضرت بایستی منجر به تغییر و گامبرداشتن در مسیر بندگی خدا شود. چنین گریهای در امتداد قیام حضرت (ع) خواهد بود.
بنابراین عزاداری و گریه برای حضرت شرط کافی برای مسئله شفاعت نیست بلکه سبب رشد فرد در امور اعتقادی و دینی خویش خواهد شد که همین امر منشأ هدایت خواهد بود.
نباید گمان کرد که شفاعت کلید ورود به بهشت بدون هیچ شرط و زمینهای است. شفاعت در حالتی رخ میدهد که افراد زمینهسازی مناسبی برای حرکت در مسیر بندگی و حقیقت را فراهم آورده باشند.