آیا انبیاء معصوم هستند؟ اگر پیامبران گناه نمیکنند، پس چگونه حضرت موسی (ع) مرتکب قتل شده است؟!
عصمت در لغت به معنای محفوظ بودن است.[1] در اصطلاح نیز عبارت است از اینکه فرد با وجود آنکه قدرت بر انجام گناه یا خطا دارد (با توجه به تفاوت درجات عصمت) آن را انجام نمیدهد؛ بلکه اساساً انگیزهای بر گناه و انجام اعمال ناشایست ندارد.[2]
انبیاء الهی از جمله معصومان هستند چراکه اگر چنین نباشند نقض غرض میشود. در واقع بعثت پیامبران(ع) به جهت آن است که مردم را از مصلحت و مفسدهی واقعی خودشان آگاه نمایند و مقدماتی را آماده کنند تا تربیت و تزکیهی آنها به سوی کمال و سعادت دنیا و آخرت ممکن شود، و این مقصود بدون عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی و نیز عصمت از گناهان حاصل نمیشود.
اگر پیامبر خدا معصوم نباشد، عملا در رساندن پیام خدا خلل رخ خواهد داد؛ بلکه حتی اگر احتمال گناه و خطای او وجود داشته باشد، اعتماد عمومی از او سلب خواهد شد؛ حتی اگر پیش از بعثت، دچار خطا یا گناه باشد.
بدین جهت، حکمت خدا موجب میشود تا فردی را به پیامبری برانگیزاند و معجزه به او عطا کند که معصوم باشد؛ لذا عصمت یکی از شرایط انبیاء قلمداد شده است.
گزارش قرآن کریم از قتل حضرت موسی (ع)
با وجود دلیلی که برای عصمت انبیاء مطرح شد، ولی قرآن کریم آیاتی دارد که نشاندهنده رفتارهای نادرست انبیاء میباشد. از جمله آن موارد، قتلی است که توسط حضرت موسی (ع) انجام شد.
این قتل در هنگامی رخ داده است که یکی از درباریان فرعون(قبطی) فردی از پیروان موسی را مجبور به جمعآوری هیزم میکند و بدین سبب آن دو با هم درگیر میشوند. در این هنگام موسی برای کمک به آن فرد، مشتی به سینهی قبطی(فرعونی) میزند که در اثر آن فرد قبطی کشته میشود.[3]
قتلی که این پرسش را به وجود میآورد که اگر انبیاء معصوم هستند، پس چگونه حضرت موسی (ع) مرتکب قتل شده است؟!
قرآن ماجرای قتل را چنین گزارش میکند: و به هنگامى که اهل شهر در غفلت بودند (موسی) وارد شهر شد ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولاند، یکى از پیروان او بود (و از بنیاسرائیل)، و دیگرى از دشمنانش، آنکه از پیروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى کمک نمود؛ موسى مشت محکمى بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد) موسى گفت: «این از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراهکننده آشکارى است» (سپس) عرض کرد: «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش!» خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است![4]
اساس سؤال اینجا است که سخن حضرت موسی که گفت: «این از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراهکننده آشکارى است». و یا گفتهی او که «پروردگارا، من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش»! چگونه با عصمت او سازگار است؟
رفتار موسی (ع) تلاشی برای عدالت و دفاع مشروع
بى شک با توجّه به وضعى که قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنى اسرائیل داشتند، که نوزادان پسر آنها را مى کشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه مى داشتند، و اصولا بنى اسرائیل را در همه چیز تحت ظلم و فشار قرار داده بودند و به تعبیر آیات قرآن « مفسد فى الارض» بودند، این کار، ناشایست نبوده است؛ به خصوص این که این عمل در مقام یارى مظلوم و دفاع از او انجام شده. حداقل احتمال جایز القتل بودن این مرد ظالم فرعونى وجود دارد که در نتیجه آن نمیتوان عصمت حضرت موسی را که مبتنی بر ادله عقلی است، مخدوش سازد.
از اینرو بخش مهمی از مفسران با توجه به استدلال عقلی درباره عصمت انبیاء، عملا معتقدند که نمیتوان رفتار حضرت موسی (ع) را گناه دانست چراکه اگر چنین باشد، پس عملا بایستی از استدلالهای مربوط به عصمت انبیاء دست شست درحالی که چنین امری ناممکن است؛ زیرا استدلال مربوط به عصمت انبیاء، استدلالی متقن است. بر این اساس این مفسران رفتار حضرت موسی (ع) را ترک اولی (ترک فعل برتر و بهتر و نه انجام گناه) نامیدهاند.[5]
مشابه این مطلب را میتوان در جایی دانست که فردی بر اساس عدالت بخواهد با شخصی درگیر شود و از خود دفاع کند ولی به طور طبیعی این رفتار دفاعی دچار چالشهایی (گاه دشوار و چالشبرانگیز) میشود.
دیدگاه مفسران درباره عصمت حضرت موسی (ع)
بر این اساس، مفسران مختلفی به این مهم اشاره کردهاند که رفتار حضرت موسی (ع) گناه نبوده است
شیخ طوسی در التبیان میفرماید: قتل آن مرد قبطی قبیح نبود و خدا موسی را امر به کشتن او کرده بود، ولی بهتر بود به جهت مصالحی موسی این قتل را به تأخیر میانداخت، و چون مقدم شد این ترک اولی بود و لذا موسی استغفار کرد. [6]
در برخی آموزههای حدیثی نیز دیدگاهی شبیه به این نظریه دیده میشود:
از امام رضا (ع) در این رابطه نقل شده است که منظور از جملهی «این از عمل شیطان بود» نزاع و جدال آن دو مرد بود؛ و منظور از جملهی «پروردگارا، من به خویشتن ستم کردم» این است که من خود را در آنجا که نباید بگذارم گذاشتم؛ من نباید وارد این شهر میشدم. و منظور از «مرا ببخش» این است که مرا از دشمنان مستور بدار و پنهان کن؛ زیرا یکی از معانی غفران پنهان کردن و پوشاندن است.[7]
سید مرتضی علم الهدی نیز در کتاب تنزیه الانبیاء میگوید:
مراد از ظلم ترک مستحب است زیرا مناسب بود که قتل آن مرد قبطی که ظالم و سلطهگر بود، به تأخیر میافتاد بلکه اساساً حضرت موسی قصد کشتن آن فرد را نداشت و تنها در صدد کمک به شخص مظلوم بوده است؛ لذا نسبت دادن ظلم به حضرت موسی بدین جهت بوده است و منظور از اینکه گفت: «این عمل شیطان بود»، نزاع آن قبطی است که حضرت موسی قصد کشتن قبطی را نداشت.[8]
افزون بر این، برخی مفسران اساساً به جهت آنکه آن فرد ظالم و سلطهگر بوده، عمل حضرت موسی (ع) که به نوعی آزادیبخشی به شخص مظلوم بوده است را حتی ناشایست هم نمیدانند. به عنوان مثال مجمع البیان معتقد است که عمل حضرت موسی (ع) قبیح نبوده است.[9]
برخی دیگر نیز معتقدند اساساً مقصود از ظلم و مغفرت در این آیه، به معنای رایج آن نیست؛ بلکه مقصود از «ظلم به خویشتن» در کلام حضرت موسی (ع) آن است که اگر فرعون و فرعونیان متوجه این رفتار شوند، چالشهایی برای حضرت موسی (ع) ایجاد خواهند کرد (هرچند که اصل رفتار حضرت موسی (ع) در جای خود ظالمانه نبوده است). یعنی این ظلم، ظلمِ از نگاه فرعونیان است نه اینکه واقعا ظلم باشد و حضرت موسی (ع) خود را از نگاه فرعونیان ظالم نامیده است.
همچنین طلب مغفرت از سوی حضرت موسی (ع) نه به جهت آنکه خودش ظالم باشد بلکه به معنای طلب محافظت الهی است یعنی موسی (ع) از خدا میخواهد که او را از فرعونیان مخفی کند. اگر هم قرآن در سورهی شعرا آیهی 14 از قول حضرت موسی میفرماید: «لهم علی ذنب»؛ (برای آنها بر عهدهی من گناهی است)؛ به حسب عقیده و گمان فرعونیان بود، نه اینکه موسی(ع) واقعا گناهکار باشد.[10]
بر این اساس، مشخص میشود که آنچه حضرت موسی (ع) انجام داده است، از نگاه مفسران و اندیشمندان گناه نبوده است.