اگر دنیا آفریده خداست، پس چرا برخی بزرگان بلکه حتی پیشوایان دینی مثل امام حسین (ع) در جریان واقعه کربلا از دنیا بدگویی میکند؟
دنیا، به دو معنا به کار میرود:
- گاه مقصود از آن همین موجودات مادی است که در این کره خاکی بخشی از آن دیده میشود. مثل اینکه گفته شود که این جهان محل گذر کردن، محلی سرشار از بلا و مصیبت و جایی برای آزمایش است، مقصود همین جهان مادی است.
- گاه مقصود از آن، مردمان یک عصر خاص است مثل اینکه گفته شود که دنیا عرصه نیرنگ است؛ به این معنا که مردمان و انسانهای ساکن در آن در صدد نیرنگ زدن به یکدیگر هستند.
بدگویی نکردن از دهر، دنیا و زمانه
بر این اساس بایستی توجه کرد که در قرآن کریم وقتی گفته میشود که دنیا مخلوق خداست، مقصود کاربرد نخست آن است. خداوند می فرماید :
« وَ قالُوا ما هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّون.
آنها گفتند: چيزى جز همين زندگى دنيا در كار نيست، گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند، و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمىكند، آنها به اين سخن كه مىگويند يقين ندارند، بلكه تنها گمان بىپايهاى دارند»[1]
در واقع در این آیه، هدف آن است که کسی گمان نکند که اتفاقات و وقایعی که در این جهان رخ میدهد بدون سبب است بلکه تمام آنها در ذیل اراده الهی است.
امروزه مادیگرایان چنین تصوری دارند و گمان میکنند که حوادث عالم هیچ عامل غیر مادی ندارد! در گذشته نیز این تفکر بوده است و رخدادهای طبیعی در این جهان را به افلاک و اجرام آسمانی منتسب میکردند.
این در حالی است که هم در آموزههای دینی مثل آیه پیشگفته این پندار، باطل گردیده و هم با رشد علم و تکنولوژی، بشر دریافته است که اساسا چیزی به نام افلاک وجود ندارد و چنین نیست که اجرام آسمانی درک و شعور داشته باشند و بخواهند بر مناسبات این طبیعی این جهان اثرگذار باشند.
دهریون (مادیگرایان) به سبب همین پندار باطل خویش، حوادث این این جهان را به اجرام آسمانی یا ستارگان یا خود این عالَم نسبت میدادند و در پرتو این عقیده باطل، از دهر و این جهان بدگویی میکردند چون گمان میکردند که علت و سبب این حوادث همین جهان است.
به همین دلیل در آموزههای دینی تأکید میشود که سبب این حوادث خداست و نباید از زمانه بدگویی کرد. از پيغمبر گرامى اسلام (ص) نقل شده: «لا تسبوا الدهر فان اللَّه هو الدهر» به زمانه و روزگار دشنام ندهید که چراکه خداوند روزگار است.[2]
البته اینکه چرا عدهای مادیگرا میشوند و باور به خدا یا دین پیدا نمیکنند، مسئلهای خارج از موضوع این نوشتار است. (برای مطالعه بیشتر به کتاب علل گرایش به مادیگری مراجعه فرمایید)
همچنین در حدیث دیگری به عنوان حدیث قدسی بیان شده است که خداوند مىفرمايد:
«يؤذينى ابن آدم يسب الدهر، و انا الدهر! بيدى الامر، اقلب الليل و النهار» اين سخن فرزندان آدم مرا آزار مىدهد كه به دهر دشنام مىگويند، در حالى كه دهر من هستم. همه چيز به دست من است و شب و روز را من دگرگون مىسازم.[3]
این عبارات به خوبی نشان میدهد که سبب اتفاقات این جهان را نباید خود جهان مادی دانست بلکه خالق همه امورات این جهان، خداوند است.
بیمهری و فریبکاری دنیا و زمانه
اما آنچه که در جملات امام حسین (ع) از گلهگذاری به زمانه نقل شده است، از قبیل کاربرد دومی است که بیان شد.
يا دهر اف لك من خليل
كم لك بالاشراق و الاصيل
من صاحب و طالب قتيل
و الدهر لا يقنع بالبديل
اى روزگار اف بر تو باد كه دوست خوبى نبودى چه اندازه صبحگاهان و شامگاهان از دوستان و طالبان ما را به قتل رساندى و روزگار هرگز قانع به گرفتن بدل و عوضى نمىشود .[4]
به اين ترتيب براى دهر دو معنى وجود دارد:
بنابراین دهر به معنى اول پندارى بيش نيست ولى دهر به معنى دوم چيزى است كه بسيارى از پيشوايان و بزرگان آن را مذمت كردهاند، چرا كه مردم عصر خود را فريبكار، بىوفا، و متلون مىدانستند.[5]