پرسش

معنای حجاب و عفاف و رابطه آن‌ها

حجاب و عفاف به چه معنا هستند و رابطه میان آن‌ها چگونه است؟ آیا می‌توان عفیف بود ولی چندان به حجاب پایبند نبود؟

چکیده پاسخ
حجاب به معنای پوشیدگی است که هم در برای زنان و هم مردان بایسته است. عفاف نیز به معنای حالتی درونی است که فرد از از ناهنجاری، فساد و گناه حفظ می‌کند. بر این اساس، عفت یک امری درونی است که بروز و ظهور اجتماعی آن، در قالب حجاب و دیگر ارزش‌ها خواهد بود. البته عفاف منحصر به خودنگه‌داری جنسی نیست بلکه در مسائل مالی و دیگر امورات نیز معنا دارد.
پاسخ کامل

حجاب در لغت به معنای حائل و پوشش است (1) ولی در اصطلاح به معنای پوشش انسان در برابر دیگران به کار می‌رود. عفاف نیز به معنای حالت بازدارنده‌ای است که مانع از ارتکاب جرایم و گناهان شده و آدمی را از زشتی‌ها و بدی‌ها دور می‌کند. (2)

در واقع پوشیدگی رفتاری است که فرد در تعاملات اجتماعی خویش انجام می‌دهد ولی عفاف حالتی درونی است که موجب مصونیت فرد از خطا و گناه می‌شود. از اینرو در روایات اسلامی عفاف را موجب مصونیت از اشتباهات دانسته‌اند.

امام علی علیه السلام: عفت و پاکدامنی، انسان را نگاه می‌دارد و موجب دوری از امرو پست می‌شود. (3) مقابل عفاف را می‌توان لجام گسیختگی دانست.

بر اساس آنچه  گفته شد، حجاب هم برای پوشانیدن ظاهر بدن خواهد بود و هم در پوشش حجم معنا خواهد داشت. همچنین بایستی پوششی که مانع از بروز رفتارهای ناهنجار می‌شود را نیز نوعی از آن دانست.

 

رابطه حجاب و عفاف

حجاب به معنایی که گفته شد، از سنخ رفتار و عفاف نیز از سنخ فضیلت اخلاقی است. از آنجا که فضیلت گونه‌ای از خُلق و امری درونی محسوب می‌شود، می‌توان گفت پوشش مربوط به ظهور و بروز فرد در اجتماع است ولی عفاف امری درونی و باطنی می‌باشد.

میان پوشیدگی و عفاف رابطه مستقیمی وجود دارد؛ چراکه اگر شخصی آراسته به عفاف باشد، به معنای آن است که در درون خود از قوه‌ای بهره می‌برد تا بتواند از خطا و گناه دوری کند. بروز و ظهور این قوه به صورت رفتارهایی همچون پوشش خواهد بود.

در واقع اگر عفاف در شخصی نهادینه شده باشد، به صورت خودکار به پوشش پایبند خواهد بود. اگر شخصی به پوشیدگی پایبند نباشد، به همان میزان از عفاف دور شده است. در حقیقت، عفاف سرچشمه پوشیدگی است.

 

نسبت حجاب و پوشش

اگرچه حجاب از سنخ پوشش است ولی هر پوششی حجاب به شمار نمی‌آید. از مهم‌ترین کارکردهای آن، حفظ حریم خانواده و شخصیت افراد است، از اینرو پوشش‌هایی که موجب حفظ حریم و شخصیت فرد نشده و نیز آنچه توجه غریزی افراد را جلب می‌کند، ارزش نخواهند بود. (برای مطالعه حدود پوشش در قرآن کریم می‌توانید به اینجا و اینجا مراجعه کنید)

 

پوشش و عفاف در زنان و مردان

بر اساس آنچه گفته شد، نمی‌توان آن دو را مختص زن دانست. برخلاف گمان عمومی که پوشیدگی و عفاف دستوری دینی برای بانوان است، در مردان نیز پوشش بایسته است.

پوشش مردان نیز بایستی به گونه‌ای باشد که زمینه هنجارشکنی و خلل در خانواده و شخصیت را فراهم نیاورد. همچنین مردان نیز موظف هستند تا عفاف را به عنوان یک فضیلت باطنی در درون خود نهادینه سازند؛ چراکه عفاف ویژگی است که مانع از ارتکاب جرایم و هنجارشکنی در اجتماع می‌گردد.

 

عفاف جنسی و مالی

هرچند امروزه واژه عفاف بیشتر در موارد جنسی به کار می‌رود ولی از آن‌جا که معنای اصل عفاف به معنای خودنگه‌داری درونی است و از فضائل باطنی به حساب می‌آید، در موارد پاک‌دستی و امورات مالی نیز این واژه به کار می‌رود. به عنوان مثال از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: بهترین عفت نزد خداوند، عفت جنسی و عفت در خوردنی‌ها است. (4)

 

سطوح عفاف

عفاف به معنای فضیلت باطنی، امری درونی و زیربنایی به حساب می‌آید. فضایل و آراستگی‌های درونی موجب می‌شود تا رفتارهایی متناسب با آن فضیلت را از خود بروز دهند.

به عنوان مثال عفاف و پاکدامنی درونی، موجب پوشیدگی فرد می‌شود همانطور که سخاوت درونی موجب بخشش و انفاق می‌شود. مجموعه رفتارهای ظاهری، الگویی برای زندگی ترسیم می‌کند که از آن با نام سبک زندگی یاد می‌شود. بر این اساس، عفاف در سه سطح معنا خواهد داشت:

  1. عفت باطنی که فضیلتی درونی است.
  2. زیست عفیفانه که بیانگر سبک زندگی فرد است.
  3. رفتار عفیفانه که ظهور و بروز پاکدامنی درونی است.
پیمایش به بالا