ملاک خوب بودن افراد چیست؟ آیا ایمان قلبی و دل پاک کافی است و ظاهر مهم نیست؟
مسائلی همچون هدایت، ایمان، دل پاک و رابطه آن با ظاهر و عمل افراد از جمله مسائلی است که اختصاص به زمان حاضر ندارد. در گذشته نیز افرادی بودهاند که ملاک سعادتمندی را عمل افراد نمیدانستند. مرجئه چنین اعتقاداتی داشتند. (برای مطالعه بیشتر به اینجا مراجعه کنید) با این حال بسیاری از اندیشمندان این دیدگاه را نمیپذیرند که ایمان و دل پاک برای سعادتمندی افراد کافی باشد.
در واقع جداسازی ایمان از عمل از دو جهت دارای اشکال است:
1- عمل هر کسی نشان دهنده میزان ایمان اوست
2- عمل هر کسی میتوان ایمان را کم یا زیاد کند
عمل هر کسی نشاندهنده میزان ایمان اوست
نسبت به بخش اول باید دانست:
حقیقت ایمان برخاسته از باورهای عمیق افراد است. باورهای آدمیان گاهی از سنخ علم است و بخشی از آنها از سنخ ایمان است!
ایمان منجر به تغییر رفتار میشود و بر عمل ظاهری اثرگذار است ولی اینطور نیست که علم حتما در عمق جان انسان اثرگذار باشد. ممکن است کسی چیزی را بداند ولی بدان عمل نکند. همانند پزشکی که مضرات سیگار را میداند ولی خودش مبتلا به آن است.
به همین دلیل در مواجهه با انبیاء، برخی افراد علم و آگاهی لازم به معجزه را دارند ولی از سر ظلم و برتریجویی به آن ایمان نمیآورند. آیه 14 سوره نمل اشاره به همین مهم دارد. «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا» «و آن [معجزات] را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند در حالی که در دل به آن یقین [و دانایی] داشتند.»
تفاوت ایمان و علم همین است که علم و آگاهی ممکن است منجر به عمل و تغییرات مثبت در رفتار نشود ولی ایمان چنین نیست و منجر به تغییر مثبت در رفتار میشود زیرا ایمان ریشهی رفتار است.
بدین جهت در آموزههای دینی، ایمان را به سه مرتبه معنا کردهاند تا امتداد آن تا مرتبه عمل را نمایان سازند. «همانا ایمان تصدیق به قلب، اقرار به زبان و عمل با اعضا و جوارح است»[1] اگر چنین تغییری در زندگی وجود نداشته باشد، باید دانست که به همان مقدار و تناسب، ایمان فرد دچار اشکال است. نمیشود که کسی ادعا کند که دل و ایمانش پاک است ولی رفتارش نابسامان و نادرست باشد.
دل باید پاک باشه!
در حقیقت افرادی که میگویند: «مهم این است که دلت پاک باشد؛ ظاهر و عمل افراد مهم نیست!» چه بسا این سخن را برای فرار از مسئولیت خویش بر زبان جاری میسازند. در واقع آنها برای اینکه هر رفتاری را انجام دهند و منافع خود را تأمین کنند، دل پاک را کافی میدانند و از اهمیت رفتارهای ظاهری میکاهند. همانگونه که این افراد برای تأمین منافع خود و تباهی، حتی حساب و کتاب پس از مرگ و عرصه قیامت را نیز انکار میکنند. قرآن در آیه 5 و 6 سوره قیامت میفرماید: «بَلۡ يُرِيدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِيَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ، يَسۡـَٔلُ أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلۡقِيَٰمَةِ» «کسی که [همراه با انکار] از زمان قیامت میپرسد، قصد دارد تا در ادامه زندیگ خویش رفتار ناشایست انجام دهد»
چنین افرادی تا زمانی که منافع خودشان تأمین شود، از دل پاک سخن میگویند و از رفتارهای ناشایست خود قبحزدایی میکنند ولی اگر کسی نسبت به آنها ظلم کند، قطعا به نوع رفتار دیگران معترض خواهند شد. حال اگر برای آنها از دل پاک و ایمان باطنی سخن بگویید، به شما خواهند گفت: این چه ایمانی است که رفتار را تغییر نمیدهد؟! حتی با نگاهی غیر دینی نیز این قابل قبول نیست که کسی خود را مومن و دلپاک بداند و با این روش بخواهد رفتارهای غلط خود و گناهان خود را سرپوش بگذارد. اگر چنین باشد، پس هیتلرها و صدامها نیز میتوانستند ادعای دل پاک داشته باشند!
عیار ایمان و دل پاک
اساساً عیار ایمان و دل پاک وقتی مشخص میشود که فرد در رفتار خودش منافعش را در نظر نگیرد. تا زمانی که همه چیز طبق منافع انسان پیش میرود، همه ادعای ایمان دارند ولی هنگامی که منافع افراد به خطر افتاد، آنجا مشخص میشود که ایمان افراد چهقدر خالص است و دلشان چهقدر پاک است؟ در حقیقت انسانهایی درستکار و نیکو هستند که ایمان واقعی و دل پاک آنها منجرکه به رفتار و ظاهر نیکوی آنها شود. شعار دل پاک و ایمان درونی بدون عمل و ظاهر نیکو، تنها یک خیالپردازی است.
قرآن کریم در آیۀ دوم سورۀ عنکبوت میفرماید: «أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا يُفۡتَنُونَ؛ آيا مردم گمان كردهاند، همين كه بگويند: ايمان آورديم، رها مىشوند و آنان [به وسيله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ [2] این عبارت نشان میدهد که رفتار انسانها عیار ایمان را نشان میدهد.
تأثیر عمل بر ایمان
نسبت به بخش دوم یعنی تأثیر عمل بر ایمان نیز میتوان به شعر پروین اعتصامی اشاره کرد:
تو را پاک آفرید ایزد ز خود شرمت نمی آید
که روزی پاک بودستی کنون آلوده دامانی [3]
این نشان میدهد که همه افراد از ابتدای خلقت خویش پاک و پیراسته آفریده میشوند با این حال رفتارهای نادرست ایمان افراد و باطن آنها را خراب میکند. آلوده دامانی در شعر پروین، نشان گر همان تخریب باطن به واسطه رفتارهای نادرست و ناهنجار است.
از دیگر سو پس میتوان گفت اگر کسی رفتار درست داشته باشد، باطنش پاک و منزه تر می گردد. به عبارت دیگر عمل خودش میتوان ایمان باطنی را زیاد کند و عمل نادرست میتواند ایمان را بکاهد. قرآن کریم در آیۀ 10 سورۀ روم اشاره میفرماید که عاقبت آن کسانی که مرتکب اعمال بد شدند به تکذیب و حتی تمسخر آیات الهی کشیده شد.
آزمایش های الهی که در جریان طبیعی زندگی مؤمنان قرار داده شده است، بسته به این که آن شخص در این آزمایش ها چگونه عمل کند، موجب کم و زیاد شدن ایمان شخص میشود. پس عمل انسان همانگونه که زندگی و سرنوشت دنیوی او مؤثر است، بر سرنوشت اخروی او و بر پاکی یا آلودگی باطن او نیز مؤثر است.
به همین دلیل در آموزههای دینی به پارهای از «اعمال» اشاره شده است که بر زیاد شدن یا کم شدن ایمان افراد اثر میگذارند برای نمونه در قرآن کردیم گوش کردن به آیات الهی به عنوان سبب زیاد شدن ایمان افراد مؤمن ذکر شده است. (انفال: 2) این آمیختگی ایمان با عمل در حدیثی از امام رضا علیه السلام نیز مورد اشاره قرار گرفته است که میفرمایند: «الإیمانُ هُوَ مَعرِفَةُ بِالقَلبِ وَ اِقرارُ بالِلسّانِ وَ عَملَ بِالاَرکانِ»؛ ایمان عبارت است از: شناخت قلبی، اقرار و اعتراف زبانی و عمل با اعضا و جوارح. [4]