از علم سکولار تا علم دینی عنوان کتابی است به قلم دکتر مهدی گلشنی، فیزیکدان و فیلسوف ایرانی و استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف است.
نویسنده کیست؟
مهدی گلشنی فیزیکدان با مدرک دکتری فیزیک از دانشگاه کالیفرنیا که عناوینی همچون استاد و عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی شریف، رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف از سال 1352 تا 1354 و 1366 تا 1368 عضو فرهنگستان علوم، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در برخی از ادوار، ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را در کارنامه خود دارد.
او همچنین عضو مؤسس انجمن بین المللی علم و دین (کمبریج، انگلستان) است که در فلسفه علم، نسبت علم و دین، نظریه علم دینی و علوم انسانی اسلامی دارای نظریه است.
«از علم سکولار تا علم دینی» چه میگوید؟
کتابی که به شما میگوید همانطور که میتوان با بینش سکولار در تحقیقات علمی موفق بود، با بینش الهی نیز میتوان موفق بود؛ اما تفاوت این دو گونه علم در دو جا ظاهر میشود: 1- به هنگام ساختن نظریات جهان شمول 2- در جهت گیری های کاربردی علم.
علم دینی که تحت تأثیر جهانبینی الهی است. جهانبینی که معتقد به هدفمندی جهان، حاکمیت خالق بر این جهان، محدود نبودن هستی به جهان مادی و… است.
اگرچه مواجهه کلیسا با علم مدرن مبتنی بر تضاد علم و دین که آن هم برخاسته از مسیحیت تحریف شده بود (برای مطالعه بیشتر درباره تأثیر مسیحیت بر سکولاریسم میتوانید به اینجا مراجعه کنید) ولی این مواجهه در اسلام رخ نمیدهد بلکه اسلام در موارد متعددی به علمآموزی تشویق میکند و حتی به آن ارزش میدهد.
فصلهای نخستین این کتاب پیرامون علل سکولار شدن جوامع علمی در تمدن غرب و جهان اسلام و نیز دیدگاههای مختلف درباره رابطه علم و دین در جهان معاصر است. برخی از این دیدگاهها مربوط به تضاد علم و دین، برخی ناظر به استقلال، برخی ناظر به گفتگو و تعامل آن دو و برخی نیز از وحدت آنها سخن میگوید.
جالب توجه آنکه دکتر گلشنی در فصل دوم این کتاب به فزونی دینگروی در غرب اشاره میکند. در واقع این گزارش میتواند نشانی از ناکارآمدی تئوری علم سکولار داشته باشد.
در فصل سوم و چهارم نیز جایگاه علوم طبیعی از نظر اسلام و علل پیدایش تمدن درخشان اسلامی در قرون ابتدایی تاریخ اسلام واکاوی میشود؛ تاریخی که نشان از رابطه خوشایند علم و دین در جهان اسلام دارد. نمونه بارز این رابطه، ظهور و بروز دانشمندان مختلف در جهان اسلام است که از جمله آنها میتوان به فارابی، ابنسینا، ابن هیثم، خوارزمی، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی، بتّانی، ابن خلدون، ابن رشد، ابوریحان، جابر بن حیان و… اشاره کرد.
در نهایت نیز نویسنده راههای میانمدت و بلندمدتی را پیشنهاد میدهد تا بر اساس آن به وضعیت مطلوب در مسئله رابطه علم و دین رسید و بتوان از تئوری علم سکولار به ساختارسازی و تمدنسازی مبتنی بر علم دینی دست یافت.
نظریه نویسنده در این کتاب آن است که در دو قرن اخیر علم جنبه سکولار پیدا کرده و در مواردی همچون کاربست اخلاق از میدان بیرون رانده شده و در نتیجه نتایج ضررباری برای بشر داشته است. از اینرو بایستی. با توجه به محدودیت های علم سکولار و نتایج نامطلوب ان در صحنه عمل، علم باید بار دیگر صبغه دینی گرفته و سایر ابعاد وجودی انسان را نیز شکوفا کند.
این کتاب برای چه کسانی مفید است؟
این کتاب از آن جهت که به علمشناسی میپردازد برای دانشجویان و محققان فلسفه علم کارآمد است. همچنین از آن جهت که به نسبت هستیشناسی و علم تجربی اشاره دارد، برای دانشجویان و اساتید فلسفه و نیز دانشهای تجربی میتواند مفید باشد. همچنین این کتاب برای محققانی که در مسئله علم سکولار یا علوم انسانی و اسلامی دغدغهمند هستند، مفید خواهد بود.
راههای دریافت کتاب
نسخه چاپی این کتاب را از اینجا دریافت کنید.
نسخه الکترونیکی کتاب را از اینجا دریافت کنید.
برای آشنایی بیشتر با این کتاب و نقدهایی که بر آن وارد شده است میتوانید مقاله دکتر خسرو باقری نوع پرست را از اینجا مطالعه کنید.