شأن نزول آیه حجاب (آیه 31 سوره نور)
حجاب از جمله دستورات و الزامات شرعی است که در دین اسلام در آیات متعددی بدان توجه داده شده است. از جمله آیات، آیه 31 سوره نور است: « وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ…

شأن نزول آیه حجاب (آیه 31 سوره نور)

حجاب از جمله دستورات و الزامات شرعی است که در دین اسلام در آیات متعددی بدان توجه داده شده است. از جمله آیات، آیه 31 سوره نور است:

« وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّـٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ»

یکی از این دستورات، دستور به حفظ خود از نگاه به نامحرم است.

باورمندان به نظریه حجاب حداقلی همچون امیرحسین ترکاشوند، تفسیر خاصی از این آیات و شأن نزول آن‌ ارائه می‌دهند که مورد مناقشه جدی است. او معتقد است شأن نزول بخش‌هایی از آیه، مربوط به گرمابه و استحمام است.[1]

شأن نزول آیه حجاب و نقد نظر ترکاشوند در حجاب حداقلیآیه حجاب و نگاه

از نظر ترکاشوند شأن نزول آیه، مربوط به حمام‌های مشترک بین زنان و مردان است:

شاید بتوان ظرف مكانی و شأن نزول آیه را مربوط به گرمابه‌ها دانست، به‌ویژه كه این دو آیه (30 و 31) بلافاصله در ادامۀ آیۀ 29 است که جواز ورود به بیوت غیرمسكونه بوده، و این بیوت، مطابق برخی روایاتْ منطبق بر گرمابه‌ها می‌باشد.

اگر این سخن درست باشد، در این صورت، می‌توان گفت پس از آنکه در آیۀ 29 ورود به گرمابه‌های موصوف [ناپوشیده و مختلط] بلااشکال دانسته شد، در آیات 30 و 31 به ذكر اندرزهایی در مورد آداب حضور مؤمنان در آنجا پرداخت و خواهان دیده ندوختن به شرمگاه دیگران، پوشاندن شرمگاه خود و رعایت دقت بیشتر در مورد بانوان شد.[2]

چنان‌که از متن فوق نمایان است، ترکاشوند با آوردن چند «شاید» و بدون ذکر مستنداتی دال بر اینکه مراد از بیوت غیرمسکونه در آیۀ 29 گرمابه است، مدعی می‌شود ظرف نزول آیات 30 و 31 مربوط به گرمابه، آن هم گرمابۀ مختلط است.

او مشخص نمی‌کند که اولاً اگر آیۀ ﴿لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيها مَتاعٌ لَكُمْ…[3] مربوط به گرمابه است، قیدِ «فیها متاع لکم»چه معنایی می‌یابد؟ ثانیاً مگر آیۀ مذکور شأن نزول ندارد تا با تکیه بر چند «شاید» در پی اختراع ظرف نزولِ آن باشیم؟! در منابع معتبر شیعه و اهل‌سنت دو شأن نزول برای این آیه وجود دارد که در هیچ‌یک سخنی از برهنگی و عریان بودن شرمگاه‌ها نیست. این دو عبارت‌اند از:

الف) روایت امام محمدباقرعلیه السلام:

جوانی از انصار در مدینه با زنی روبه‌رو شد. زنان در آن زمان مقنعه‏هایشان را پشت گوش می‌افكندند. آن جوان به زن كه از مقابل می‌آمد نگریست و بااینکه از كنار او گذشت نگاهش را از او برنگرفت، تااینکه زن وارد كوچۀ تنگی شد. جوان همچنان چشم در پشت زن داشت که ناگهان صورتش به استخوانی كه در دیوار بود برخورد و شكافت.

چون زن رفت جوان به خود نگریست و دید كه خون بر جامه و سینه‏اش می‌ریزد. گفت: به خدا سوگند كه باید پیامبر را از این اتفاق آگاه كنم. راوی گوید: جوان خدمت پیامبر آمد و چون پیامبر او را دید گفت: این چه وضعی است؟ جوان ماجرا را گفت. آنگاه جبرئیل با این آیه نازل شد.[4]

 

ب) مقاتل‌بن‌سلیمان در شأن نزول این آیه آورده است: «زنی به نام اسما بنت مرشد، نخلی در (نخلستان‌های) بنی‌حارثه داشت. روزی چند زن که موی سر، گریبان و خلخال پایشان آشکار بود نزد او آمدند. اسما گفت: چه بد منظره‌ای! پس از این قضیه، این آیه بر رسول خدا نازل شد».[5]

می‌بینیم که در این دو شأن نزول، سخنی از عریانی و آشکارگی شرمگاه‌ها نیست و در هردو زنان پوشش ناقصی داشتند که مانع از نگاه و تحریک دیگران نمی‌شد، نه اینکه عریان باشند و پوشش نداشته باشند. لذا در این قسمت از آیه دستور به پوشش زینت‌ها و استفاده از خمار شد، به‌گونه‌ای‌که گردن و سینه را به‌خوبی بپوشاند.

بر این اساس آنچه ترکاشوند در شأن نزول این آیه ادعا کرده است، نه تنها از دلیل محکم و معتبری برخوردار نیست بلکه اساسا برخلاف آن نیز ادله‌ای وجود دارد. از اینرو نگاه امیرحسین ترکاشوند در نظریه حجاب حداقلی از طریق این آیه و شأن نزول آن قابل اثبات نبوده و قابل مناقشه جدی است.

____________________________________

با اقتباس از کتب حجاب در صدر اسلام نوشته محمدرضا شاه‌سنایی

پیمایش به بالا