از جنگ تا جهاد؛ بازخوانی رسالت نهاد دین و علم
جهاد و جنگ دو واژه پربسامد در ادبیات دینی و عصر حاضر است. در واقع حمله نظامی دشمنان به کشور به هر بهانه‌ای، همواره فرصتی در ایجاد آگاهی و شناخت از ماهیت منازعه ایجاد می‌کند اما غالبا این آگاهی و نقش‌آفرینیِ ناظر به آن، به همان نبرد سخت و نظامی…
حسین مهربانی فر (استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی)

از جنگ تا جهاد؛ بازخوانی رسالت نهاد دین و علم

جهاد و جنگ دو واژه پربسامد در ادبیات دینی و عصر حاضر است. در واقع حمله نظامی دشمنان به کشور به هر بهانه‌ای، همواره فرصتی در ایجاد آگاهی و شناخت از ماهیت منازعه ایجاد می‌کند اما غالبا این آگاهی و نقش‌آفرینیِ ناظر به آن، به همان نبرد سخت و نظامی محدود می‌شود؛ حال آن که جنگ نظامی و سخت معمولا تجلی عینی و بی‌پرده یک دشمنی دیرینه و عمیق است که پیش و پس از نزاع به اشکال مختلف وجود دارد و تا نابودی یا تسلیم طرف مقابل استمرار می‌یابد.

جهاد؛ فراتر از جنگ نظامی

وقتی که حمله نظامی صورت می‌گیرد این دشمنی دیرینه آشکار می‌شود؛ نزاعی که همواره در ابعاد مختلف زندگی ما وجود داشته ولی ما از آن غافلیم؛ نزاعی بین خیر و شر، بین توحید و شرک، بین مستکبرین و مستضعفین، تفرعن و توحد و… که از بدو خلقت انسان تا امروز ادامه داشته و تا روز رستاخیز امتداد می‌یابد.

از جنگ تا جهاد؛ بازخوانی رسالت نهاد دین و علم

مسئله اصلی در خودآگاهی نسبت به این نزاع و مصداق یابی آن در هر عصر و زمان نهفته است. این آگاهی و شناخت است که تعیین کننده مسئولیت و نقش ماست؛ این که مبارزه را فراتر از یک جنگ نظامی صرف ببینیم و به تمام ساحات حیات زندگی روزمره بسط دهیم. به ویژه آن که در نسبت با نقش‌ و جایگاه‌های مختلف اجتماعی خود، تکالیف متمایز خود را در این مبارزه باز شناخته و تعریف کنیم. به تعبیر دقیق اندیشه جهادی و مبارزه مستمر با جریان کفر و نفاق را به کل زندگی بسط دهیم و آن را به به قتال و کارزار سخت تقلیل ندهیم.

«در جهاد، حضور و رویاروئی با دشمن، مفروض است. انسان یک تلاشی می‌کند، دشمنی در مقابل او نیست؛ این جهاد نیست. اما یک وقت شما می‌خواهید یک تلاشی را انجام دهید، که بخصوص یک دشمنی سینه به سینه‌ی شما ایستاده است؛ این می‌شود جهاد. ممکن است یک وقت این جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالی باشد، ممکن است جهاد علمی باشد، ممکن است جهاد فنی باشد؛ همه‌ی اینها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است» (1)

گستره جهاد در زندگی

با این تعبیر جهاد در زندگی مستتر است و زندگی کردن و تسهیل زندگی در ساحات مختلف آن(تسهیل ازدواج، معیشت، فرزندآوری و تحکیم و تعالی خانواده و…) عین جهاد است. اما این امر زمانی معنادار شده و مؤثر می‌افتد که بر عشق، ایمان، شناخت(بصیرت) و همت بلند بنا شود (2). عشق و ایمانی که محور و مدار حرکت انسان و شوق آفرین و انگیزه‌بخش است و بصیرتی که نه تنها شناخت عرصه منازعه و جبهه مقابل را به دنبال دارد، بلکه هدف‌گذاری و مسیر صحیح نیل به آن را با درکی دقیق از نقش آفرینی متمایز خود در این عرصه رقم خواهد زد.

طبیعی است که هر چه بر شدت و عمق این ایمان و شناخت افزوده شود، زندگی جهادی و جهاد زندگی معنادارتر و بسط یافته‌تر می‌شود و تعیین‌کننده چگونگی انتخاب‌ها و کنش‌گری ما در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. اینجاست که نقش نهادهای دینی و علمی بیش از هر حوزه دیگری پررنگ می‌شود. چه این که اساساً رسالت شناخت هر چه دقیق‌تر و عمیق‌تر ابعاد و زمینه‌های مبارزه و شناساندن آن به آحاد جامعه را به دوش می‌کشد.

جهاد و نهاد دین و علم

از جنگ تا جهاد؛ بازخوانی رسالت نهاد دین و علم

اما مسئله بزرگ‌تری در اینجا رخ می‌نماید که این روحیه‌های ایمانی و چنین شناختی چگونه صورت یافته و بسط می‌یابد؟ آیا حوزه و دانشگاه امروز ما در شکل رایج آن ظرف پرورش این روحیه‌های ایمانی و نیل به این شناخت و معرفت عمیق نسبت به ماهیت مبارزه و ساحات مختلف آن هستند؟ اساساً حوزه و دانشگاه ما چه نسبتی با مسائل روز در امتداد معارف و سنت‌های ایرانی اسلامی برقرار نموده‌اند؟ بر اساس کدام مبانی و از چه زوایه‌ای این وقایع را نگریسته و چگونه آن را توصیف و تحلیل می‌کنند؟ آیا علوم انسانی و اجتماعی ما که عمدتاً متعلق به حوزه فکری و تمدنی غرب هستند، ظرفیت شناختی و بصیرت لازم برای این نبرد تمدنی را در اختیار می‌نهد؟

ابهام دقیقاً از همین‌جا و از مراکز اندیشه ورزی(اتاق‌های فکر) و نظریه‌پردازی شروع می‌شود؛ ابهام در نقش آفرینی و فهم جایگاه و نقش خود و همچنین تئوریزه نمودن جهاد در تمامی ساحات زندگی مبتنی بر نگرش توحیدی؛ ابهامی که به کل جامعه تسری پیدا کرده و آن را در سرگشتگی و انفعال فرو می‌برد و متعاقباً دست جبهه رقیب را بازمی‌گذارد.

امروز و با عیان شدن دگرباره این نبرد تمدنی، جهاد علمی، فکری و تبلیغی در بازشناسی این آن بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود

پیمایش به بالا